سرای دل


شاید کسی پیروز باشد که زمانه شناس باشد...والعصر ...
نگاه فراتاریخی...تحلیل فراتاریخی...آینده نگری تاریخی...و فلسفه تاریخ رو خیلی دوست دارم...
خود را در متن کنش و واکنش های تاریخ دیدن یعنی برای هر فعل فکر کردن و تامل ورزیدن و برنامه داشتن...چون می دانیم این فعل ما در عالم بی تاثر نمی ماند...ایحسب الانسان ان یترک سدی؟
و در این راه خاموشی و تفکر چراع و ذکر قلبی مرکب و غفلت رهزن مسیر...
اللهم اجعلنا من الذاکرین ولاتجعلنا من الغافلین

  • ۰
  • ۰
 
 

دستمال کاغذی به اشک گفت:


قطره قطره‌ات طلاست
یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟
عاشقم
با من ازدواج می‌کنی؟

اشک گفت:
ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!
تو چقدر ساده‌ای
خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما
تو مچاله می‌شوی
چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی
پس برو و بی‌خیال باش
عاشقی کجاست!
تو فقط
دستمال باش!
دستمال کاغذی، دلش شکست
گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
در تن سفید و نازکش دوید
خونِ درد
آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه‌ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او
با تمام دستمال‌های کاغذی
فرق داشت
چون که در میان قلب خود
دانه‌های اشک کاشت.
  • ۹۸/۰۷/۲۸
  • مهرانه قفوریان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی